اگه خدا بودم جمعه ها رو از تقویم پاک می کردم

محمد رضا کریمیان
rezakarimian@gmail.com

اگه خدا بودم جمعه‌ها رو از تقويم پاك ميكردم!

من عقيده دارم كه مي‌شود جمعه‌ها را از تقويم پاك كرد و جايش يك پنجشنبه ديگر نوشت اين طوري خيلي بهتر است چون ديگر جمعه‌اي در كار نيست كه تنبلي كنيم و از آمدن شنبه بترسيم اين تنها خويش نيست. دليل ديگر اينكه دو تا پنج شنبه داريم. من هميشه پنجشنبه‌ها را دوست داشتم چون هر وقت كه پنجشنبه مي‌آمد مي‌دانستم بعدش يك روز تعطيل دارم و اين طور پنجشنبه زودتر مي‌گذشت زودتر از چهارشنبه زودتر از سه شنبه ... اصلن كاش هر روز پنجشنبه بود.
بچه‌هم كه بودم از جمعه‌ها بدم ميامد چون جمعه روزي بود كه پدر از صبح تا شب خانه بود و هيچ كس جرات نداشت مثل روزهاي ديگر رفتار كند. دوروبر تلويزيون نمي‌رفتيم چون پدر داشت نگاه مي‌كرد جرات كرچه رفتن هم نداشتيم چون نعره ميزد كه :
ـ مگه تو درس و مشق نداري...
براي همين از جمعه بدم ميامد چون پدر هم با جمعه‌ها ميامد و آسايش همه را صلب ميكرد.
متاسفانه من بوي روزها را احساس مي‌كنم و اين خيلي عذابم ميدهد. جمعه‌ها بوي خاصي مي‌دهند. بوي سيگار پدر ، بوي يك تكه ابر خيس كه روز قبل پدر ماشينش را با آن شسته و همان جور خيس گوشه‌اي انداخته.
برای همين است كه هيچ وقت از ماشين خوشم نيامده چه تميز باشد چه كثيف. چون اگر تميز باشد مي‌دانم كه آنرا تازه شسته‌اند و ياد يك تكه ابر خيس مي‌افتم. اگر هم كثيف باشدباز ميدانم آنرا خواهد شست و يك ابر خيس و جمعه...
آن موقع كه بچه بودم پدرم ميگفت: بعد از ظهر خوابت نبره‌ها !! يك نفر مياد دم در يك بسته تحويل ميده... گوش كردي چي گفتم ؟
و هيچ جمعه‌اي نشد كه آن يك نفر بيايد و در بزند و بسته‌اي تحويل بدهد...
عصرهاي جمعه كه پدر بيدار مي‌شد مي‌پرسيد: اومد؟ مي‌گفتم نه . ميگفت خاك تو سرت حتمن خوابت برده.
شايد بپرسيد مگر پنجشنبه چه بويي مي‌دهد كه اينقدر دوستش داري؟ قديم پنچشنبه‌ها كه از مدرسه ميامدم بوي جوهر مي‌دادند بعدها هم برايم همان بو را داشتند ولي الان پنجشنبه‌ها بوي خاك نمدار و شمع مي‌دهند.
چند سالي است كه پنجشنبه‌ها مادرم و خواهرهايم ميايند سنگ قبرم را با آب مي‌شويند و شمع روشن ميكنند. گريه هم ميكنند. بوي پنجشنبه از همين هاست.
مادرم هر پنجشنبه ميگويد: غصه نخور پسرم فردا بابات مياد بهت سر مي‌زنه. ولي هيچ جمعه‌اي نيامد كه كسي به من سر بزند. براي همين است كه ازجمعه‌هابدم ميايد روز بي خودي است هيچ كس نمي آید
 
یکی از محصولات بی نظیر رسالت سی دی مجموعه سی هزار ایبوک فارسی می باشد که شما را یکعمر از خرید کتاب در هر زمینه ای که تصورش را بکنید بی نیاز خواهد کرد در صورت تمایل نگاهی به لیست کتابها بیندازید

33154< 8


 

 

انتشار داستان‌هاي اين بخش از سايت سخن در ساير رسانه‌ها  بدون كسب اجازه‌ از نويسنده‌ي داستان ممنوع است، مگر به صورت لينك به  اين صفحه براي سايتهاي اينترنتي